صفحه 325





به محض آماده شدن سیستم شناورى ، با قدمهاى آهسته به سمت مناطق طعمه پاشى شده رفتم تا با نگاهى دقیق از میان درختان وضعیت آنها را بررسى کنم.

بنظر مى رسید در دو نقطه از سه محلى که طعمه پاشى کرده بودم ماهیها مشغول تغذیه بودند ، چرا که در آن قسمت ، آب کدر شده بود و رد همان لکه روغنى معروف  بر روى آب نقش بسته بود (کپورها در پى تغذیه از مواد روغنى از خود ردى  بجاى مى گذارند که بر سطح آب مشابه لکه نفت ظاهر مى شود).

چه کسى گفته ماهیگیرى در زمستان خسته کننده است؟

با فکر کردن درباره فریب یکى از این کپورهاى پیر و مکار ضربان قلب من بشدت تند مى شد.
چوب اول من آماده بود ، یک قلاب سایز ١٢ واید گیپ توسط یک گره ناتلس نات به هوک لینک آى کیو ٢ تست ١٠ پوند متصل شده بود.

تصمیم گرفتم از یک کیسه پى وى اى کوچک حاوى تکه هاى نان تست ، پلت و ذرت استفاده کنم.
در این حالت هوک بیت من کمى عجیب و غریب به نظر خواهید رسید ، به همین دلیل من از یک طعمه نان مصنوعى که با برش دادن سطح آن تنها با وزن قلاب در آب فرو مى رفت ، استفاده مى کردم. 

 من از یک هوک بیت سبک استفاده مى کردم تا بتوانم با شرایط لجنى آنجا مبارزه کنم. من هنوز مشابه یک مانکن لباس با چوب ماهیگیرى در دستانم  بیحرکت ایستاده بودم و  صحنه اى را در آبگیر ردمایر به یاد مى آوردم که هنگام ضبط سرى برنامه هاى "شور و شوق ماهیگیرى" با کریس یاتس ، جایى که وى یک مترسک را در قسمت کم عمق آب استوار کرده بود تا براى ماهى ها تداعى کننده حضور او باشد،  تا وقتى در نهایت خودش در آنجا مشغول به ماهیگیرى شد ، ماهیهاى آنجا نگران سایه یک انسان که مشرف خانه شان بود ، نباشند .
من نیز با چوبى که بدست داشتم منتظر بودم تا کپورها چرخى به عقب بزنند تا بتوانم ریسه خود را به داخل آب تاب دهم و منتظر توجه مجدد آنها به آن نقطه کوچک شوم.
 

 آن دو کپورى که در ابتدا دیدم ، به آرامى به عقب  رفتند و براى من فرصت خوبى ایجاد شد تا ریسه خود را به سمت محل مورد نظر فرود آورم.
مى توانستم کیسه پى وى اى را ببینم که به موقع ذوب شد ، تا ماهیها را به آن سمت برگرداند.
اکثر ماهیهاى این دریاچه در حدود ٢/٥ تا ٣/٥ کیلو وزن دارند ، ولى این دو کپور به نظر بزرگتر مى آمدند ، چراکه از طرز تغذیه آرام و با احتیاط آنها در اطراف هوک بیت من،  مشخص بود به دلیل احتمال وجود قلاب  ، از آن اجتناب مى کنند. و این موضوع زمانى برایم کاملا محرز شد که آنها مستقیما از بالاى هوک بیت من عبور کردند ، در حالیکه هوکبیت دقیقا در جاى خود دست نخورده ماند.