راهنما
گالری
ورود / ثبت نام
علاقه مندی ها
سبد خرید
قسمت بیست و هشتم : کپور گیری در کانال
صفحه ٣٠٠




 
روند ماهیگیرى
 
در حین ماهیگیرى در کانالها بسیار مهم است که همواره آماده جابجایى باشید.

اگر در آنجا کپورى باشد ، غالبا در صورت تغذیه کردنشان موفق به صید خواهید شد، بر همین اساس من قانونى براى خود دارم که اگر تا ساعت یک ظهر نتیجه اى نگرفتم ، به جستجوى قسمتهاى دیگر کانال مى روم.
از آنجایى که خیلى سبک سفر مى کنم انجام این مهم کار ساده اى براى من خواهد بود.

همانند ماهیگیرى در رودخانه ، در کانالها هم باید به کند و کاو مکانهاى مختلف رفت ، مخصوصا در سرماى شدید هوا. به هر حال با تابش یک خورشید زیباى زمستانى در پشت سرم ، خیلى متعجب نشدم زمانى که بازر چوب وسطم به صدا در آمد و پس از گذشت ٤ سال چوبم به احترام اولین کپور کانالى سر تعظیم فرود آورد!

عادات دیرینه به سادگى نابود نمى شوند ، و بار دیگر آدرنالین در رگهایم طغیان نمود!

خیلى زودتر از آنکه به سر حد هیجان برسم ، همه چیز به نقطه اول بازگشت،  چراکه نخ شل شد و ماهى از دست رفت.

 
 سرب به طرز تاثیر گذارى رها شده بود ، اما هوک لینک من در اثر سایش به یکى از موانع تیز موجود در کف آب از هم پاشیده بود.

از اتفاقى که افتاد ناراحت بودم ، ولى در عین حال پاسخ سریعى که گرفتیم باعث دلگرمى بود و مرا متقاعد مى کرد که در منطقه درستى هستم.
در حالى که روز سپرى مى شد من به پاشیدن بویله هاى ده میلیمترى به آن نقاط ادامه دادم ، و جهت تکمیل عمل طعمه پاشى توپهاى خمیر گراند بیت را نیز به صورت قطره اى بر فراز ریسه ها مى انداختم.

همانطور که شب در حال نزدیک شدن بود ، گرت پورنل عکاس تیم که اصرار بر ماندن داشت به من گفت که به وقت غروب آمار صید در این کانال چشم گیر بوده و به دلایل نا مشخصى کانال عارى از حیات در لحظه تاریک شدن هوا به یک باره زنده مى شود و آن روز هم از این قاعده مستثنى نشد.

 
 به طور ناگهانى چوب سمت چپم که در ٤٠ مترى پایین دست کانال قرار داشت در اثر کشش نخ ناشى از فشار وارده از سمت ماهى شروع به حرکت کرد.

فشار عجیب و غریبى را در حین عمل استرایک (منظور از استرایک عمل تقه زدن مى باشد) احساس کردم ، اما به طرز شگفت آورى همه نیرو از سمت یک ماهى اسکیمر کوچک بود که در خوش بینانه ترین حالت به وزن ٢٥٠ گرم هم نمى رسید!

به سرعت چوب را  به جاى خود برگرداندم و در همان حین متوجه تعداد زیادى حباب شدم که نزدیک محل قرار گرفتن ریسه ام ، در روى آب ظاهر شدند. که نمى توانست ناشى از ماهى اسکیمر باشد.

از قرار دادن ان چوب بر روى رود رست چیزى نگذشته بود که چوب دیگرم جان گرفت و به حرکت در آمد.
خوش شانس بودم که در آن لحظه در نزدیکى چوب حضور داشتم و بلافاصله پس از استرایک متوجه به قلاب افتادن یک کپور خشمگین در آن سوى نخ شدم.

براى غلبه به تنگناى مبارزه با ماهى در میان انبوه موانع و گیرهاى موجود در آب ، بلافاصه شروع به گام برداشتن به سمت عقب کردم.

در حین ماهیگیرى در آبهاى داراى گیر و موانع فراوان بسیار مهم است که پس از به قلاب افتادن ماهى شروع به جمع کردن نخ نکرده و در عوض به سمت عقب گام بردارید ، این عمل بسیار موثر تر است و با جلوگیرى از شل شدن نخ ، مجال گیر دادن آن در بین موانع کف را به ماهى نمى دهد.

 
  تمام کارى که من کردم قدم برداشتن به سمت عقب بود تا جایى که چرخش ماهى را نزدیک به سطح آب و بدور از موانع مشاهده کردم و فهمیدم که سخت ترین بخش مبارزه با ماهى سپرى شده است.

استفاده از لوازم مناسب اهمیت بالایى داشت و پس از چند فشار قوى و پى در پى به نوک چوب ، ماهى به سلامت در چاک جاى گرفت!!

من از نتیجه حاصله و موفقیت در آن چالش سخت کپورگیرى در چنان شرایط دشوار و مکانى که تا بدان روز در آن ماهیگیرى نکرده بودم سرمست بودم!

در پرتوى آخرین نورهاى غروب ، یک کپور معمولى زیبا بسان جنگجویى خسته و کهنسال ، همچون یک شمش طلا در میان دستانم میدرخشید.

صفحه قبل  |  صفحه بعد
ورود به حساب کاربری
سبد خرید
لیست علاقه مندی ها




ثبت نام