صفحه ٢٩٤
اکنون ٤ سال است که در جنوب کشور زندگى مى کنم و در این مدت به هیچ کانالى نرفته ام.
اما دوست داشتم اثبات کنم که در بدترین شرایط هم کانال مى تواند صید کپور را در پى داشته باشد.
اما این امر در گرو متد و روشهایی است که به کمک آنها بتوانید کپورها را فریب دهید!
من از ماهیگیرى رفتن به جاهایى که هیچ شناختى در مورد آنها ندارم مخصوصا در میان فصل زمستان بیزارم به همین دلیل در مورد این چالش بسیار نگران بودم،
اما پس از چند تماس تلفنى ، دوست خوبم نیک هلر قسمت فوق العاده اى از کانالى واقع در ویل استون ترینگ را به من پیشنهاد داد که متعلق به ماهیگیران منطقه ترینگ بود و در آنجا جواز روزانه نیز جهت صید ورزشى صادر مى شد.
سحرگاهان دماى هوا منفى دو درجه بود اما نوید از یک روز آفتابى زمستانى مى داد. در حالى که قدم بر چمنزارهاى منجمد و ترد مى گذاشتم ، چشمانم به قسمتى از کانال زیباى ترینگ افتاد که ساحل آن با انبوه شاخ و برگ بوته ها و نى هاى متراکم پوشیده شده بود.
اگر قرار بود کپورها در قسمتى از این کانال باشند ، آن بخش حتما همین جا بود که حتى ظاهرش هم نام کپور را فریاد مى زد ، اما آیا آنها خوراک مى کنند؟
امیدوار بودم غریزه صید در کانال مجددا در من طغیان کند تا شاید بتوانم حداقل یک کپور را در این روز پر نیرنگ صید کنم.
صفحه قبل |
صفحه بعد