صفحه ٣١٤




 

  سطح بالاى اکسیژن آب موتور تحرک ماهى ها را روشن نموده ، بطوریکه حدودا هر ده ثانیه یک کپور معمولى مثل یک موشک از داخل آب به بیرون مى جهد و پس از آنکه با شکم به سطح آب برخورد کرد  به عمق باز مى گردد.

نمى خواهم وارد جزییات شوم چرا که در فصل قبل پوشش دادم ، اما مهمترین برترى روش شناورى این است که چیزى متفاوت از روال عادى ماهیگیرى را به ماهى عرضه مى کند.

وقتى که کپورها تحت فشار صید قرار مى گیرند ، غالبا بسیار محتاط عمل کرده و دریافت توک از سوى آنها سخت مى شود.

این متد به نخ اجازه مى دهد تا بر روى سطح آب خوابیده و به جاى برش آب از ساحل تا اعماقى که ریسه قرار گرفته ، به موازات شناور و از زیر آن به سوى عمق آب سفر مى کند.
من به طور راسخ بر این باورم که این امر مى تواند بر تعداد توکهاى دریافتى شما بیافزاید.

 خیلى سریع شناورم را آماده کردم تا به جایى در مقابل خود که داراى بسترى گلی است  پرتاب کنم ، سالهاست که من یکى از اعضاى دریاچه لایر هستم و اگر تنها یک چیز آموخته باشم ، آن این است که کپورها در این دریاچه قسمتهاى سخت بستر را (منظور من لزوما قسمتهاى شنى و سنگى نیست) براى تغذیه مى پسندند.

قسمتى که بر روى آن پرتاب میزنم داراى گل و لاى محکمی است که ماهى به خوبى مى تواند مواد غذایى را بر روى آن غربال کند.
و احتمالا از جهتى نیز داراى منابع غذایى طبیعى بیشترى بوده ویا تغذیه بر روى آن براى کپور خوشایند تر از خوراک کردن بر فراز سطوح نرمتر و داراى لجن است.

من با بکار گیرى سربهاى مخصوص کردا و احساس نمودن دقیق کف آب ، این قسمت را که داراى بستر سختری است ، نشان نموده ام.
 

  بطور خلاصه من یک سرب را به انتهاى نخ وصل مى کنم و ارتعاشات حاصل از تماس آن با کف آب را احساس مى کنم.
اگر سرب برخورد نرمى در تماس با کف آب داشته باشد و در حین برگشت گیر کند ، متوجه مى شوم که با یک سطح لجنى و یا گل و لاى نرم برخورد کرده و در مقابل اگر ارتعاشى ناشى از کوبش سرب به کف حس شود و به هنگام عقب کشیده شدن ، سرب به صورت نرم و یکنواخت بر روى کف حرکت کند ، مى دانم که بر روى بستر سختترى فرود آمده است.
به محض دست یافتن به چنین جایى ، که مد نظر من است ، نخ را از زیر کلیپس چرخ رد کرده و پس از علامت گذارى آن ، سیستم شناورى را مى بندم.